قریب به
یکصد و سی سال پیش، جان کامنز اقتصاددان پیشرو، برای نخستین بار اصطلاح «منابع
انسانی» را در کتاب خود «توزیع ثروت» به کار برد. از آن زمان تاکنون گسترۀ منابع
انسانی در سازمانها روز به روز وسیعتر و حساستر شده است. لزوم باز تعریف منابع
انسانی از اینجا شروع میشود که امروزه بسیاری
از مدیران ساعات خود را برای جستجوی شبانهروزی راههای توسعۀ منابع انسانی شرکت
خود میگذرانند. بسیاری دیگر به دنبال توانمندسازی منابع انسانی خود هستند و
راهکارهای تبیین استراتژی منابع انسانی را به یکی از اصلیترین اهداف مجموعۀ مدیریتی
خود بدل کردهاند. لئون سی مگینسون میگوید منابع انسانی به عنوان ذخیرهای از
دانش، مهارت، خلاقیت و استعداد نیروهای کار، به همراه ارزش، نگرش و باورهای آنها
شناخته میشود. گری
دسلر بر این باور است که سیاستها و راهکارهایی که یک فرد برای مدیریت کارکنان و
عملکردشان نیاز دارد؛ از جمله مصاحبه، استخدام، آموزش، پاداش و ارزیابی، جزو منابع
انسانی است. ما در
مجموعهی پتروشیمیایی تختجمشید پارس عسلویه بر این باوریم که با تکیه بر جوانگرایی
و اعتماد به نیروی کار تازه نفس، دادن ابتکار و آزادی عمل و گستردگی حوزۀ اختیارات کارکنان، پذیرش اشتباهات و خطاهای انسانی در حوزههایی که ظرفیت و شرایط
آن وجود دارد، استفاده و بکارگیری درسآموختهها، ایجاد محیط کاری صمیمی و دوستانه
و همچنین حمایتگری و تهییج کارکنان، همواره در تبیین اهداف بلندمدت و استراتژیهای
اصلی این مجموعه ثابت قدم باشیم.